کیاناکیانا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

کیانا زندگی مامانی و بابایی

نون خریدن

کیانا خانوم همراه مامانی رفتند بیرون که با هم بچرخند. اول رفتند مهد سارا که ببیند چطوری هستش  و کیانا خانوم سارارو ببینه . بعد با هم داشتند برمی گشتند خونه که وقتی نزدیک نونوایی می رسند مامانی گفته کیف پولم رو نیاوردم وگرنه الان یک دونه نون بربری می خریدیم. بعد مامانی می گه یک دفعه دیدم کیانا می گه صبر کن من پول دارم   و خیلی سریع زیپ کوله اش رو باز کرد و از توش یک هزار تومانی درآورد و گفت: این پول رو مامان فاطمه داده که باهاش خوراکی بخرم بیا باهاش نون بخریم  و خودش رفت پول رو داد به آقای نانوا و یک دونه نون گرفت. وقتی عصری از سرکار اومدم مامانی تعریف کرد از خنده ترکیده بودم  و ب...
15 آذر 1393
1